عجیبه
سلام
خیلی عجیبه
میپرسی چی عجیبه؟
هیچی
توی همین وبلاگ چند بار بهت گفته بودم که:
"از من حذر کن، ممکنه بهت آسیب بزنم"
میدونستم دیگه آدم اون روزا نیستم
دوران ما تموم شده
ولی باورم نمیشد اینقدر زود اتفاق بیفته
مریم جان
آسمون ریسمون به هم نباف
توضیحِ الکی هم نده
اگر من حالت رو خوب میکردم سر از پا نمیشناختی که صدای منو، پیام منو و وجود منو حس کنی
دیگه مثل اون روزا من حالت رو خوب نمیکنم
دیگه مثل اون دو سالِ رویایی من بهت انرژی مثبت نمیدم
من که نمیتونم بیام و بهت سر بزنم، تو باید بیایی
فقط این وبلاگه که خودم برای دل خودم ساختم
و تو بعد از ده تا پست که من با وسواس میگذارم اینجا یهو میایی و همه شو نجویده نجویده میخونی و در میری
بعد میره تا یه ماه دیگه که شاید بیایی شاید نیایی
هه، به این وبلاگ جونت در میاد میخوایی سر بزنی اون وقت من منتظرم به من سر بزنی
عجیبه
این همه حماقتی که من دارم از خودم بروز میدم خیلی عجیبه
مزاحمت نمیشم، برو زندگی کن خواهرم
زندگی کن
زندگی
همونی که ....
خوش باشی الهی
صمیمانه آرزو میکنم همیشه سرگزم زندگیت باشی